تاريخچه دانش پزشكي
تاريخچه دانش پزشكي
پيدايش پزشكي را به دوران ماقبل تاريخ نسبت ميدهند، دوراني پيش از اختراع خط. و از آنجا كه زمان اختراع خط در فرهنگهاي مختلف متفاوت است. پزشكي ماقبل تاريخ دورههاي زماني گستردهاي را ميتواند دربر گيرد.
پزشكي در دوران باستان
پزشكي در مصر باستان وجود داشت، اطلاعات پزشكي در پاپيروس ادوين اسميت يافت شده كه متعلق به ۳۰۰۰ پيش از ميلاد است. اولين جراحي احتمالاً در ۲۷۵۰ پيش از ميلاد در مصر انجام شدهاست. در پاپيروس ژاينكولوژي كاهون اطلاعاتي در مورد درمان بيماريهاي زنان و باروري وجود دارد. اولين پزشك شناخته شده هم احتمالاً هسي-رع رئيس پزشكان و دندانپزشكان پادشاه جوزر در قرن ۲۷ پيش از ميلاد است.
در كنار مصريها بابليها هم به تشخيص، معاينه و درمان بيماريها ميپرداختند. كتاب راهنماي تشخيصي آنها روشهاي درمان و سببشناسي (اتيولوژي) را معرفي كرد. در تمدنهايي چون شهر سوخته، ايلام، تپه سيلك و دادههايي باستاني از مغان زرتشتي نشان ميدهد سيستمهاي پزشكي متفاوتي با ديگر سيستمها و بسيار پيشرفته وجود داشتهاست.
بسياري از منابع بقراط را پدر پزشكي ميدانند، او پايههاي رويكرد منطقي به پزشكي را بنا نهاد. بقراط ايجادكننده سوگندنامه بقراط براي پزشكان است كه هنوز مورد استفاده است، او اولين كسي بود كه بيماريها را به حاد و مزمن، اندميك و اپيدميك تقسيمبندي كرد و كلماتي همچون راجعه، بهبود، بحران، پاروكسيسم، اوج و تشنج را در پزشكي استفاده كرد. در مطالعه فيزيولوژي و كالبدشناسي دو اسكندريهاي به نامهاي هروفيلوس از كالسدون و اراسيستراتوس از سئوس نقش داشتند. پزشك يوناني گالن نيز يكي از بزرگترين جراحان دوران باستان بود؛ و جراحيهاي بي پروايانهاي شامل مغز و چشم انجام داد. كتابهاي او بعدها مورد استفاده در قرون وسطي قرار ميگرفت.
قرون ميانه
در دوران ركود علم و پزشكي در دنياي غرب در قرون وسطي، مسلمانان و ايرانيان شروع به ترجمه آثار پزشكي يونان باستان از جمله آثار بقراط و گالن به عربي كردند. از طرفي با بهرهگيري از ميراث علمي پزشكي ايرانيان در جندي شاپور پزشكي در دنياي اسلام شكوفا شد.[ف ۳] ابن سينا از مشاهير برجسته پزشكي در اين دوران بود كه توسط برخي منابع در كنار بقراط به عنوان پدر علم پزشكي شناخته ميشود. او كتاب قانون در پزشكي را نگاشت كه از مشهورترين كتابهاي تاريخ پزشكي محسوب ميشود از ساير مشاهير ميتوان از زهراوي،ابن زهر، ابن نفيس، و ابن رشد نام برد.
محمد زكرياي رازي يكي از اولين دانشمنداني بود كه نظريه يوناني اخلاط چهارگانه را مورد ترديد قرار داد، بهطوريكه در الحاوي كه بزرگترين دائرةالمعارف طبي اسلامي خوانده ميشود. هيچ نامي از اخلاط و طبايع و مزاجها نبردهاست.با اين وجود تا مدتها اين نظريه در پزشكي غربي قرون وسطي و پزشكي اسلامي مؤثر باقي ماند. بيمارستانها در دنياي اسلام كه از بيمارستان جندي شاپور ايران الگو گرفته بودند، از اولين نمونههاي بيمارستانهاي عمومي در جهان بودند.
در اواخر قرون وسطي پزشكي دوباره در اروپا رونق گرفت. اندرو واساليوس يكي از تأثير گذارترين كتابها در كالبدشناسي را نوشت. باكتري و ميكروارگانيسمها اولين بار توسط ميكروسكوپ آنتوني وان لوونهوك در ۱۶۷۳ مشاهده شد.مايكل سروانتس بهطور مستقل از ابن نفيس جريان خون ريوي را دوباره كشف كرد ولي اين كشف منتشر نشد. بعدها اين كشف توسط رنالدوس كولومبوس و آندره سزالپينو توصيف شد. بر مبناي كارهاي كولومبوس بعدها ويليام هاروي پزشك انگليسي دستگاه گردش خون را توصيف كرد.
قرن نوزدهم و پزشكي مدرن
حرفه پزشكي در قرن نوزدهم در پي پيشرفتهاي سريع علم و رويكردهاي نوين پزشكان دستخوش تغيير شد. پزشكان بيمارستانها شروع به آناليز سيستماتيك تر علايم بيماريها در تشخيص كردند.از جديدترين تكنيكها استفاده از بيهوشي و بهكارگيري تكنيك آسپتيك در اتاق عمل بود.
در اواخر قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم آماردانان انگليسي به رهبري فرانسيس گالتون، كارل پيرسون و رونالد فيشر ابزارهاي آماري براي مرتبطسازي و آزمودن فرضيهها ابداع كردند كه امكان آناليزهاي پيچيدهتر اطلاعات را فراهم ميكرد. در قرن بيستم جنگهاي بزرگ همراه با حضور پزشكان و بيمارستانهاي سيار بودند. در طي جنگ جهاني اولين تكنيك اشعه ايكس در تشخيص گسترش يافت و استفاده از مواد ضدعفونيكننده براي پيشگيري از قانقارياي زخمها فراگير شد. پاندمي آنفلوانزاي ۱۹۱۸ در سطح جهان ۵۰ ميليون نفر تلفات داد و منشأ تحقيقات اپيدميولوژيك شد. در جنگ جهاني دوم مراقبت از بيماران و زخميها با بهكارگيري تكنيكهاي جديدي همچون واكسيناسيون فعال عليه كزاز، داروهاي سولفوناميد و پني سيلين متحول شد. از جنگ جهاني دوم استفاده از ددت در مقابله با پشه حامل مالاريا كه در بيشتر مناطق حاره شايع بود، شروع شد. در همين دوره درمانهاي آلوپاتيك (مبتني بر مداخلات خارجي شامل دارو و جراحي) از درمانهاي مبتني بر فيزيولوژي (فيزيوتراپي = Physiological Theraputics) از يك ديگر جدا شد كه قشر جدا شده بعد از سال ۱۹۴۵ ميلادي در آمريكا فيزيوتراپيست ناميده شد.
برچسب: